فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 61
صبا اگر گذري افتدت به کشور دوست ، بيار نفحه اي از گيسوي معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم ، اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار ، براي ديده بياور غباري از در دوست من گدا و تمناي وصل او هيهات ، مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست دل صنوبريم همچو بيد لرزان است ، ز حسرت قد و بالاي چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چيزي نمي خرد ما را ، به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
،
چو هست حافظ مسکين غلام و چاکر دوست
تعبیر:
در انتظار خبری از کسی هستی که برایت مهم است و در اضطراب به سر می بری. نا امید نباش. به زودی خبرهای خوبی به تو خواهد رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 328
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم ، لطف ها مي کني اي خاک درت تاج سرم دلبرا بنده نوازيت که آموخت بگو ، که من اين ظن به رقيبان تو هرگز نبرم همتم بدرقه راه کن اي طاير قدس ، که دراز است ره مقصد و من نوسفرم اي نسيم سحري بندگي من برسان ، که فراموش مکن وقت دعاي سحرم خرم آن روز کز اين مرحله بربندم بار ، و از سر کوي تو پرسند رفيقان خبرم حافظا شايد اگر در طلب گوهر وصل ، ديده دريا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پايه نظم بلند است و جهان گير بگو
،
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
تعبیر:
راه رسیدن به هدف دور و دراز است و اراده ای محکم می خواهد. دست از سعی و تلاش بر ندار و نا امیدی را به خود راه نده. دعا به درگاه خدا را فراموش نکن تا آرامش روانی داشته باشی. به کمک دوستان خود امیدوار باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 264
خيز و در کاسه زر آب طربناک انداز ، پيشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز عاقبت منزل ما وادي خاموشان است ، حاليا غلغله در گنبد افلاک انداز چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است ، بر رخ او نظر از آينه پاک انداز به سر سبز تو اي سرو که گر خاک شوم ، ناز از سر بنه و سايه بر اين خاک انداز دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست ، از لب خود به شفاخانه ترياک انداز ملک اين مزرعه داني که ثباتي ندهد ، آتشي از جگر جام در املاک انداز غسل در اشک زدم کاهل طريقت گويند ، پاک شو اول و پس ديده بر آن پاک انداز يا رب آن زاهد خودبين که بجز عيب نديد ، دود آهيش در آيينه ادراک انداز
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ
،
وين قبا در ره آن قامت چالاک انداز
تعبیر:
از لحظه های عمر بهره ی کافی بگیر و زندگی را در طلب آرزوهای دور و دراز به هدر نده. به آنچه داری قانع باش و از زندگی لذت ببر. خانواده ی خوبی داری. رنج و زحمت دنیا را بیهوده برای خود به وجود نیاور.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 181
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند ، که به بالاي چمان از بن و بيخم برکند حاجت مطرب و مي نيست تو برقع بگشا ، که به رقص آوردم آتش رويت چو سپند هيچ رويي نشود آينه حجله بخت ، مگر آن روي که مالند در آن سم سمند گفتم اسرار غمت هر چه بود گو مي باش ، صبر از اين بيش ندارم چه کنم تا کي و چند مکش آن آهوي مشکين مرا اي صياد ، شرم از آن چشم سيه دار و مبندش به کمند من خاکي که از اين در نتوانم برخاست ، از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند
باز مستان دل از آن گيسوي مشکين حافظ
،
زان که ديوانه همان به که بود اندر بند
تعبیر:
با تمام وجود به هدف خود پایبند باش و آن را رها نکن. به کمک خداوند امید داشته باش تا مأیوس و نا امید نشوی. صبر و تحمل داشته باش و استقامت کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 243
بوي خوش تو هر که ز باد صبا شنيد ، از يار آشنا سخن آشنا شنيد اي شاه حسن چشم به حال گدا فکن ، کاين گوش بس حکايت شاه و گدا شنيد خوش مي کنم به باده مشکين مشام جان ، کز دلق پوش صومعه بوي ريا شنيد سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، در حيرتم که باده فروش از کجا شنيد يا رب کجاست محرم رازي که يک زمان ، دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنيد اينش سزا نبود دل حق گزار من ، کز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد محروم اگر شدم ز سر کوي او چه شد ، از گلشن زمانه که بوي وفا شنيد ساقي بيا که عشق ندا مي کند بلند ، کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنيد ما باده زير خرقه نه امروز مي خوريم ، صد بار پير ميکده اين ماجرا شنيد ما مي به بانگ چنگ نه امروز مي کشيم ، بس دور شد که گنبد چرخ اين صدا شنيد پند حکيم محض صواب است و عين خير ، فرخنده آن کسي که به سمع رضا شنيد
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس
،
دربند آن مباش که نشنيد يا شنيد
تعبیر:
با دوستان مهربان خود صادق و بی ریا باش. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. به سخنان بزرگان و دوستان مطمئن گوش کن و از سختیها و رنج های روزگار مأیوس و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 83
گر ز دست زلف مشکينت خطايي رفت رفت ، ور ز هندوي شما بر ما جفايي رفت رفت برق عشق ار خرمن پشمينه پوشي سوخت سوخت ، جور شاه کامران گر بر گدايي رفت رفت در طريقت رنجش خاطر نباشد مي بيار ، هر کدورت را که بيني چون صفايي رفت رفت عشقبازي را تحمل بايد اي دل پاي دار ، گر ملالي بود بود و گر خطايي رفت رفت گر دلي از غمزه دلدار باري برد برد ، ور ميان جان و جانان ماجرايي رفت رفت از سخن چينان ملالت ها پديد آمد ولي ، گر ميان همنشينان ناسزايي رفت رفت
عيب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
،
پاي آزادي چه بندي گر به جايي رفت رفت
تعبیر:
در طریق دوستی و محبت باید سختی ها و ملامت ها را تحمل کرد. راه رسیدن به هدف ناهموار و سخت است. با صبر و شکیبایی همه ی رنج ها و حسرت ها را می توان از بین برد. نباید سعی و تلاش را رها کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 361
آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم ، خاک مي بوسم و عذر قدمش مي خواهم من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا ، بنده معتقد و چاکر دولتخواهم بسته ام در خم گيسوي تو اميد دراز ، آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم ذره خاکم و در کوي توام جاي خوش است ، ترسم اي دوست که بادي ببرد ناگاهم پير ميخانه سحر جام جهان بينم داد ، و اندر آن آينه از حسن تو کرد آگاهم صوفي صومعه عالم قدسم ليکن ، حاليا دير مغان است حوالتگاهم با من راه نشين خيز و سوي ميکده آي ، تا در آن حلقه ببيني که چه صاحب جاهم مست بگذشتي و از حافظت انديشه نبود ، آه اگر دامن حسن تو بگيرد آهم
خوشم آمد که سحر خسرو خاور مي گفت
،
با همه پادشهي بنده تورانشاهم
تعبیر:
تو شخص با اراده و مقاومی هستی و با اندک سختی و ناملایمت، متزلزل نمی شوی. راه تو درست است و با سعادت و نیکبختی قرین است. در زندگی موفق خواهی شد. با رفتار ملایم و دوستانه بر اطرافیانت تأثیر بگذار.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 341
گر من از سرزنش مدعيان انديشم ، شيوه مستي و رندي نرود از پيشم زهد رندان نوآموخته راهي بدهيست ، من که بدنام جهانم چه صلاح انديشم شاه شوريده سران خوان من بي سامان را ، زان که در کم خردي از همه عالم بيشم بر جبين نقش کن از خون دل من خالي ، تا بدانند که قربان تو کافرکيشم اعتقادي بنما و بگذر بهر خدا ، تا در اين خرقه نداني که چه نادرويشم شعر خونبار من اي باد بدان يار رسان ، که ز مژگان سيه بر رگ جان زد نيشم
من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
،
حافظ راز خود و عارف وقت خويشم
تعبیر:
از سرزنش مردم ناراحت و مأیوس مشو تا هدف خود را گم نکنی. از تجربیات دیگران استفاده کن و به خود مغرور نباش و بدون تفکر و اندیشه دست به کاری نزن تا بعداً بر اثر ندانم کاری نادم و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 285
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش ، حافظ قرابه کش شد و مفتي پياله نوش صوفي ز کنج صومعه با پاي خم نشست ، تا ديد محتسب که سبو مي کشد به دوش احوال شيخ و قاضي و شرب اليهودشان ، کردم سوال صبحدم از پير مي فروش گفتا نه گفتنيست سخن گر چه محرمي ، درکش زبان و پرده نگه دار و مي بنوش ساقي بهار مي رسد و وجه مي نماند ، فکري بکن که خون دل آمد ز غم به جوش عشق است و مفلسي و جواني و نوبهار ، عذرم پذير و جرم به ذيل کرم بپوش تا چند همچو شمع زبان آوري کني ، پروانه مراد رسيد اي محب خموش اي پادشاه صورت و معني که مثل تو ، ناديده هيچ ديده و نشنيده هيچ گوش
چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول
،
بخت جوانت از فلک پير ژنده پوش
تعبیر:
به وعده های دیگران دل نبند. تا زمانی که روی پای خود نایستی و اراده ای قوی نداشته باشی، نمی توانی آرزوهای خود را محقق کنی. با احتیاط رفتار کن. اسرار خود را با هر کس در میان نگذار.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 81
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ، ناز کم کن که در اين باغ بسي چون تو شکفت گل بخنديد که از راست نرنجيم ولي ، هيچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت گر طمع داري از آن جام مرصع مي لعل ، اي بسا در که به نوک مژه ات بايد سفت تا ابد بوي محبت به مشامش نرسد ، هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا ، زلف سنبل به نسيم سحري مي آشفت گفتم اي مسند جم جام جهان بينت کو ، گفت افسوس که آن دولت بيدار بخفت سخن عشق نه آن است که آيد به زبان ، ساقيا مي ده و کوتاه کن اين گفت و شنفت
اشک حافظ خرد و صبر به دريا انداخت
،
چه کند سوز غم عشق نيارست نهفت
تعبیر:
در زندگی با احتیاط رفتار کن و مراقب سخنان خود باش. سخن حق را با ملایمت و آرامی می توان به کرسی نشاند. هرکسی را محرم اسرار خود قرار نده و عاقبت اندیش باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 18 خرداد 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 105
صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد ، ور نه انديشه اين کار فراموشش باد آن که يک جرعه مي از دست تواند دادن ، دست با شاهد مقصود در آغوشش باد پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ، آفرين بر نظر پاک خطاپوشش باد شاه ترکان سخن مدعيان مي شنود ، شرمي از مظلمه خون سياووشش باد گر چه از کبر سخن با من درويش نگفت ، جان فداي شکرين پسته خاموشش باد چشمم از آينه داران خط و خالش گشت ، لبم از بوسه ربايان بر و دوشش باد نرگس مست نوازش کن مردم دارش ، خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامي تو مشهور جهان شد حافظ
،
حلقه بندگي زلف تو در گوشش باد
تعبیر:
در هر کار اعتدال و میانه روی را پیشه کن. تکبر و غرور را رها کن تا راهی تازه پیش پای تو گشوده شود. دوستی به تو خیانت و از سادگی و صداقت تو سوء استفاده کرده است. بهتر است واقع بین و امیدوار باشی و زیرکی و هوشیاری را از دست ندهی.